شعر

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

به نام خدا
.
.
.
کاش نگاه آدم ها از چشم ما پیدا بود
از غربت ابرها تنهایی ماه پنهان بود
.
سالهاست که در ساحل مجنون تک و تنها ماندم
نه جَذر فهمید و نه مَد که ماهِ وفادار، به دریا ماندم
.
کمی دیرم واسه امروز عزیزم
کمی دور بمان از این ماه غریبم
.
تقصیر کلاغ های بی خبر است اگر اینجایم
من نه آنم که تو بینی اگر اینجایم
.
چه بگویم به خودم، رفتی و رفت از اینجای دلم
حالا شیشه گری آیینه کاری میکند در اینجای دلم
.
آیینه ها برای دلم دردسر شدن
آیینه های دِق برای دیدنِ خودم شدن
.
خواب در چشم تو و یک آه در قلب من است
در پی عشق تو این بار فقط اشک، همراه من است
.
درد نمیفهمد ساحلِ خاک و شِن فروش
بغض میکنم در قفسِ این همه آدم فروش
.
.
#شعر_مجتبی_شیرازی
#ماهِ_پشت_ابر
.
.
.
برای دیگران گردی و گرد باد برای ما؟
حیاطت مال همسایه شد و همسایه رفیق ما...
+ نوشته شده در پنجشنبه ششم اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت 6:47 توسط مجتبی شیرازی  | 

اشعار و نوشته های مجتبی شیرازی...
ما را در سایت اشعار و نوشته های مجتبی شیرازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0mojtabashiraziid بازدید : 158 تاريخ : جمعه 9 ارديبهشت 1401 ساعت: 5:23